یک زندگی و دو انتخاب:

انتخاب کن توسط مسائلت شکار شوی یا انتخاب کن مسائلت را شکار کنی. انتخاب دیگری درکار نیست. «فیل سیاه»

متن های شبه ادبی،شبه ترانه

انتخاب آدمهای اشتباهی

باز برگشتم،تکراری بیهوده،انتخابی اشتباه، و من درگیر آدمهای اشتباه میشم ،نمی دانم من به تو تکیه کردم یا تو به من، براستی راه فرار چیست، فرار از ادمی اشتباه به سوی ادمی اشتباهتر، چه رازی در آن نهفته است، بار ها از خود میپرسم و جوابی نیست، شاید سوال درست رانپرسیدم، مجذوب آدمهای اشتباه می […]

انتخاب آدمهای اشتباهی بیشتر بخوانید »

من ایمان دارم به سبز شدن

من ایمان دارم به سبز شدن ،هنوز به تو تکیه دارم هرچندسالهاست که دیگر نیستی ،هستی اما دیگر سبز نیستی، هنوز امید دارم سبز بودن من تو را برگرداند ،میگویند تلاشم بیهوده است آنها از عشق چه می دانند ، عهدیست دیرینه که با خود بستم ، امید دارم به بهاری دیگر، به رستن جوانه

من ایمان دارم به سبز شدن بیشتر بخوانید »

در تانگوی رنجهایش پیچ و تاب بخور

صدا دوربین حرکت، اما صدایی نیست حرکتی نیست، فقط یک شات و همه چیز خلاصه میشود میتوانی فیلم را ببینی فقط در یک شات ,صدا نیست اما چرا هست گوش کن می شنویی مثل شهرزادی که قصه میگوید مثل هزار و یک شب زیباست قصه اش را بشنو اما با دردی که نفست را درسینه

در تانگوی رنجهایش پیچ و تاب بخور بیشتر بخوانید »

تردیدهایم را ستایش می کنم

تردیدهایم را ستایش می کنم
نشان می دهد هنوز زنده ام
تردیدهایم همزاد منند
مرا نترسانید
وحشت من از سایه ایست
که هنگام غروب
از خود می ببینم
به بلندای مسیر است
انگاه که دریابم
در سرجای خودم
ایستاده ام بی حرکتی

تردیدهایم را ستایش می کنم بیشتر بخوانید »

حال چهار گمشده داشتم

فرزند احساسم زاده ی تفکر درپی تو؟یا خویشتنم؟ با تو احساسم بی تو گمشده ام در پی جهان نبودم اما انرا برایت می خواستم و من گم شدم در پی تو یا برای تو موجها مرا می بردند و من سخت تلاش می کردم بین نفس و کف حال چهار گمشده داشتم تو و من

حال چهار گمشده داشتم بیشتر بخوانید »

خیلی دیر آمدی رفیق

خیلی دیر آمدی رفیق قدمهایت کند بود کمی هم آهسته با روانی افسرده قلبم گشوده بود اما نسیمی نوزید و اینک خاطره ای در کویر این دل می آیی اما تردید را چه کنم که مرا در برگرفته نمی خواهم باز رها شوم تنها و سرگشته گر خرابش نکنی تو نیز حیرانی و کمی اشفته

خیلی دیر آمدی رفیق بیشتر بخوانید »

گفت و شنود ثبات کسالت

آیا کسی به انها گفته است که بدنبال ثبات باشند؟
نمی دانم.اما ان را جستجو می کنند
ایا ثبات را می توان نگه داشت؟
تصور نمی کنم امکان داشته باشد
اما دائم نگران از دست دادنش هستند
پس انها به ثبات می جسبند در حالیکه ثبات انها را تغییر می دهد
ثبات برای انها به تصور خودشان ثبات می اورد اما ملال را نیز ثابت می کند
چگونه است که تغییر را معادل نگرانی می دانند؟
نمی دانم اما روی خوش به ان نشان نمی دهند

گفت و شنود ثبات کسالت بیشتر بخوانید »

گفت و شنود ،حقیقت درون و بیرون

پرسیدم چگونه می توانم حقیقت درونم را پیدا کنم
گفتم مگر گم شده است
گفتم نمی دانم،شاید،شاید هم من گم شده ام
گفت حقیقت بیرونی را پیدا کردی،
گفت باد نیاز دارد نشان دهد می وزد
گفتم نه
گفتم گل سرخ سعی می کند زیبا باشد
گفتم نه
گفت هر قصدی برای نشان دادن فریب است،پس دست از فریب بردار
گفتم دیگر چه کنم
گفت هر چه شنیدی انجام بده،انگاه حقیقت استاد تو خواهد شد

گفت و شنود ،حقیقت درون و بیرون بیشتر بخوانید »