یک زندگی و دو انتخاب:

انتخاب کن توسط مسائلت شکار شوی یا انتخاب کن مسائلت را شکار کنی. انتخاب دیگری درکار نیست. «فیل سیاه»

مهدی نصری

کوتاه درباره مهدی نصری

شرط شکار پرنده

گفتم شکار خوب است؟
گفت تا چه چیزی شکار کنی؟
گفتم پرندگان را
گفت شرطی دارد
گفتم اگر شرط را برآورم آزادم؟
گفت آزادی هر چه می خواهی شکار کنی
گفتم چه شرطی؟
گفت در پی شکار خویشتن باش
……
گفت اکنون ابزار شکارت را می بینی
گفتم چشمانم را می گویی؟
گفت هم آری هم نه
گفتم چه مانده است ؟
گفت چشم بدون روح سرکش باری اضافه است
کمانداریست که هم پیکان را تلف می کند هم شکار را
گفتم این کمان سالهاست که چنین عادتی دارد

شرط شکار پرنده بیشتر بخوانید »

تجربیات یک اسان ساده دل روستایی ایرانی و قوانین شهری شدن

انسان شهری و انسان افسانه ای
ساده دل روستایی ما فکر می کرد مردم شهر به چیزهایی که میگن اعتقاد دارن

اولین بار با کلمه صداقت روبرو شد دید همه میگن ما از صداقت خوشمون میاد و ما ادمای صادقی هستیم
البته ساده دل روستایی چون خودش صادق بود فکر می کرد مردم شهر هم همینطورن
اما دید هر جا حرفش رو میزنه و نطرش رو میگه ادمها اشفته و خشمگین میشن
اولش فکر کرد حرفاش بد بوده یا لهجه اش مشکل داره یا به زبون اونا وارد نیست،به قول شهریها کلام را باید تلطیف کرد ، اما بعد دید نه مشکل چیزه دیگه ایه
این دفعه سعی کرد بیشتر در رفتار مردم دقت کنه و شروع کرد برای خودش قانون گذاشتن
تجربیات یک اسان ساده دل روستایی ایرانی

تجربیات یک اسان ساده دل روستایی ایرانی و قوانین شهری شدن بیشتر بخوانید »

با قضاوتهایت بیا

با قضاوت هایت بیا
اما مرا در جام خودم بنوش
من و پیمانه یکی هستیم
اما ذره ذره مزه کن
نه تند، که بخواهی به آخرین ترن برسی
شاید برسی شاید نرسی
نه به اخرین ترن و نه به آخر جام
نه مست گردی نه به مقصد برسی
و در میانه هیچ نیست
چرا هست تردید و تباهی
آرام و آسوده یا نگران و پریشان
در تردید و ترس یا در شلوغی سکوت
بی خبر بیایی یا خبر کنی مرا
انتخاب با توست، انتخاب با توست
اما من انتخاب خود را کرده ام
هزاران سال قبل در رویایی شیرین
در طریقت ما رنجاندن دوست خطاست

با قضاوتهایت بیا بیشتر بخوانید »

یک سوال هزاران بار پرسیده ی بی جواب

بارها و بارها می پرسم و می پرسی
هریک در یک گوشه ی این دنیا
اما به جوابی نمی رسیم
سوالاتی که پاسخی ندارن
حتی اگر میلیونها بار بپرسیم
در تنهایی یا در شلوغی یک مهمانی
هنگام سقوط یک ترانه

یک سوال هزاران بار پرسیده ی بی جواب بیشتر بخوانید »

گفتگوی موی اسب قلم مو و چوب قلم مو بخش ۱

نه چندان دور که فراموش کرده باشمدر همین نزدیکیخاطرات من و مابه چه کار می ایدیک قلم مو یک بومبکشم باز خیال؟یا که احساس وبالچه رود بر این بوم؟کودکی مانده در احوال خودیا که احساس فرو خفته خودمن و بوم ، قلم و کلی رنگنقش میزدم افکارم رانقش میزدم این بغض نامفهومم راتو بگو ای

گفتگوی موی اسب قلم مو و چوب قلم مو بخش ۱ بیشتر بخوانید »

از عشق دم نزن و گستاخ نباش

از عشق دم نزن و گستاخ نباش آنجا که باید ببینی و نمی بینی آنجا که بدیهاش را از آن خود نکنی مثل دو قطعه بلور شکسته ی جدا از هم افتاده تکه های تیز باید در جای خود قرار گیرند هنگامی که به خود بچسبانی و فرو رود هر تیزی در جای خود قرار

از عشق دم نزن و گستاخ نباش بیشتر بخوانید »

عشق چسبیدن دو تکه همسان نیست

عشق چسبیدن دو تکه همسان نیست عشق جدا کردن میوه خوب از بد نیست عشق سکوت و فریاد براوردن نیست عشق سر به بیابان زدن مجنون نیست عشق قصه شاهزاده و مه پیکر نیست عشق گشتن و گشتن و گشتن نیست عشق منزلگه و خوشبختی نیست عشق جستجویی بی پایان است نه مقصد که مسیر

عشق چسبیدن دو تکه همسان نیست بیشتر بخوانید »

سخت بر بی خردی خود مشغولم

زندگی را تباه کردم و عمرم به سر آمد همه جا از عشق و عقل گفتند و گفتند اما در هیچ مکتب خانه ای یا خانه ای هیچ کدام را به من نیاموختند نه تفکر و نه هنر عشق ورزیدن گمان کردند که ذاتی بلدم؟ یا خود نیز بلد نبودند و یاوه سرایی کردند یا

سخت بر بی خردی خود مشغولم بیشتر بخوانید »

ویروس کرونا جهش و نگاهی دیگر به زندگی باور اراده مسائل جدید راهکار جدید

اراده ،مسایل جدید ، راه حلهای جدید اکثر انسانها تنها موجودات بدبخت و احمق این دنیا هستند که فکر می کنند روئین تن هستند و قوانین طبیعت روشون اثر نداره ویروس جهش پیدا کرده اما ادمها و روش جلوگیری و درمانشون هنوز بر تفکرات قدیمیه استواره و جهش پیدا نکرده،ویروس کار معمولش رو میکنه ما

ویروس کرونا جهش و نگاهی دیگر به زندگی باور اراده مسائل جدید راهکار جدید بیشتر بخوانید »