قویترین ترس، ترس روبرو شدن با خودمان است ترس از فهمیدن این حقیقت که ان کسی که فکر می کنیم نیستیم مثلا یکی از دلایلی که ممکن است دست به کاری نزنیم این است که شکست بخوریم و بفهمیم ضعیفیم این ترس ما را به پوشاندن حقیقت خودمان وادار می کند تا احساس کنیم قوی […]
حقیقت
کشف حقیقت
یا به شیرینی بدنبال کشف حقیقت برو یا منتظر شو حقیقت با تلخی خودش به تعقیب تو بیاید،انتخاب دیگری نیست
گفت و شنود ،حقیقت درون و بیرون
پرسیدم چگونه می توانم حقیقت درونم را پیدا کنم
گفتم مگر گم شده است
گفتم نمی دانم،شاید،شاید هم من گم شده ام
گفت حقیقت بیرونی را پیدا کردی،
گفت باد نیاز دارد نشان دهد می وزد
گفتم نه
گفتم گل سرخ سعی می کند زیبا باشد
گفتم نه
گفت هر قصدی برای نشان دادن فریب است،پس دست از فریب بردار
گفتم دیگر چه کنم
گفت هر چه شنیدی انجام بده،انگاه حقیقت استاد تو خواهد شد
گفت و شنود ،حقیقت درون و بیرون بیشتر بخوانید »
تجربیات یک اسان ساده دل روستایی ایرانی و قوانین شهری شدن
انسان شهری و انسان افسانه ای
ساده دل روستایی ما فکر می کرد مردم شهر به چیزهایی که میگن اعتقاد دارن
اولین بار با کلمه صداقت روبرو شد دید همه میگن ما از صداقت خوشمون میاد و ما ادمای صادقی هستیم
البته ساده دل روستایی چون خودش صادق بود فکر می کرد مردم شهر هم همینطورن
اما دید هر جا حرفش رو میزنه و نطرش رو میگه ادمها اشفته و خشمگین میشن
اولش فکر کرد حرفاش بد بوده یا لهجه اش مشکل داره یا به زبون اونا وارد نیست،به قول شهریها کلام را باید تلطیف کرد ، اما بعد دید نه مشکل چیزه دیگه ایه
این دفعه سعی کرد بیشتر در رفتار مردم دقت کنه و شروع کرد برای خودش قانون گذاشتن
تجربیات یک اسان ساده دل روستایی ایرانی
تجربیات یک اسان ساده دل روستایی ایرانی و قوانین شهری شدن بیشتر بخوانید »